منم یه پسری هست چند روزه باهم حرف میزنیم بعد همشهریمه خواهر نداره یه داداش داره همسن من دیروز ازمایش گرفته سرطان خون داره گفت برادرم همسن تو هست میخوایی با اون حرف بزنی بهم میرسید مجبور شون میکنم بیان خواستگاریت گفتم چی میگی گفت قول بده بین خودمون بمونه من سرطان خون دارم گفت برادرم بچه خوبیه قد بلند هست باهم حرف بزنید میرسید بعد بشو عشقش خواهرش مادرش بهم دیگه گفتم ولم کو دیگه به من پیام نده گفت چته گفتم همین که گفتم خدافظ گفت خدافظ گفتم فکر کن با من آشنا نشدی به کسی هم نگو با من آشنا شدی سین زد جواب نداد منم بلاکش کردم البته موقعی گفت بین خودمون بمونه عکس جواب ازمایش رو فرستاد خانما به عنوان یک خواهر بگید من چکار کنم