برای ماشین دوم فروخت البته اون موقع دوست بودیم طلا هام خودش خریده بود بعدش دوتا ماشین فروخت باهاش زمین خرید تو نامزدی مون دقیقا بعد موقع خرید زمین صاحب زمین خیلی باهاش راه اومده بوده گفته مجبورم حتی حلقه نشون نامردم بفروشم بهش گفته بود این زمین روزی اون دختر نه تو بعد دقیقا چند هفته قبل جشن عقد مون مشتری برای زمین اومد تو بهترین زمان برای ما صاحب قبلی زمین متوجه شده بود که نزدیک عقد مون و زمین فروش رفته گفته بود پسر یادت نره این زمین روزی اون دختره بوده بعدش با پول زمین و پس انداز خودش تونستم خونه بخریم خونه زد اسم من