2777
2789

من از بچگی تو خانواده سمی و داغونی بزرگ شدم که بی دلیل همش گریه و دعوا و جنگ و اعصاب خوردی بوده تو خونه مون 

 اصلا هم تفریح و مسافرت و خوش گذرونی نداشتیم


 پدر و مادرم حقیقتش خُلن و همش حرف از مرگ و سختی و بدبیاری و بدبختی میزنن و یهو بی دلیل گریه میکنن


یه مدته که با یه نفر رفتم تو رابطه ، باهاش بهم خیلی خوش میگذره ولی وقتی شب میام خونه حالم بد میشه و عذاب وجدان میگیرم از خوش حال بودنم ،  

انگار اون تفریح رفتنه و خندهه و لذت بردنه ، کار اشتباهی بوده و استرس میگیرم

انگار خوشحالی برام یه حسِ غریبه که ازارم میده 😕😕


     

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ترک عادت موجب مرضه " عادت کردی به غم و اندوه و جو سنگین خونتون و احساس میکنی ناپرهیزی کردی اگه میتون ...

جو خونه رو که نمیشه عوض کرد چون من اصل کاری برای تغییر شرایط خونه نیستم ، باید خودم رو تغییر بدم فکر کنم

     

بخاطر عذاب وجدانه اگ این رابطت با همسر یا دوست هم جنس بود این حس بهت دست نمیداداین روابط بعدا هم تو ...

نه فقط مربوط به اون نیست ، خیلی وقتا خونه که تنهام یه اهنگ شاد میزارم میرقصم خیلی کیف میکنم و شاد میشم ولی بعدش حس میکنم کار اشتباهی انجام دادم

     

نه فقط مربوط به اون نیست ، خیلی وقتا خونه که تنهام یه اهنگ شاد میزارم میرقصم خیلی کیف میکنم و شاد می ...

خب پس اگ اینجوریه بابد بری تراپی برات درونی شده حس غم

البته منم خانوادم نه در حد تو ولی تقریبا همینن انشالا زودتر ی ازدواج خوب بکنی و راحت شی از این جو

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز