من از وقتی ازدواج کردم از فقیر یه چیزی اونورتر شدم،،،، به معنای واقعی خار شدم
خونه پدرم نمیدونستم مستاجری چیه،،، ماشین نداشتن چهذجوریه،،،، نداشتن پول چه جوریهر،،،
از وقتی ازدواج کردم افتادم به روز خاری
طوری که گاهی اوقات شده بود تا هشت ماه پول یه دندون نداشتم عصب کشی کنم،،، میمردم و زنده شذم
دوازذه ساله مستاحری،،،،، دودوتا چهارتا،،،،، بدبختی
دوازده ساله یه تیکه وسیله نتونستم بخرم،
هیچ پس اندازی
هیچ خرجی