چند هفته پیش رفته یک شهر دیگع سرکار بهش گفتم تنها رفتی یا با رفیقات گفت تنها رفتم بعد چند شب پیش گفت با رفیقام میخوایم بریم بیرون منم گفتم مگه نگفتی تنها اومدی گفت اره بعد امروز زنگ زد گفتم با رفیقاتی یا تنهایی گفت تنها گفتم پس چرا گفتی با رفیقات رفتی بیرون اونجا آشنا شدی یعنی باهاشون؟ گفت تو دنبال چی میگردی میخوای ببینی من دروغ میگم یا نه فکر میکنی من دروغ گفتم الان دنبال اینی که بگی دروغ گو کم حافظس تو خیلیی سیاست داری منم گفتم چرا فکر کردی دنبال چیزی میگردم اخهه؟؟من متوجه نشدم تو کع زود با کسی آشنا نمیشی فکر کردم با رفیقات رفتی میخواستم ببینم اونجا آشنا شدی ینی و گفتم اونی که سیاست داره تویی که این فکرارو میکنی و فکر کردی من دنبال اینم از تو دروغ بجورمم؟من نفهمیدم میخواستم متوجه بشم
بدبخت انقدر همه کار کردع فکر میکنه بهش شک دارم و دنبال اینم ازش دروغ بجورم هرچند من شاید ی وقتایی یچیزی بگم اما دنبال دروغ پیدا کردن ازش نبودم اصلا اسکللللل