چند وقتیه تو خودشه مثل آدمای افسرده دارم دق میکنم
امشب بهش گفتم چی شده چرا اینجوری گفت زود عصبی میشم تا یکی یه حرف میزنه.گلن حوصله هیچکسسو ندارم حوصله هیچیو ندارم و نمیدونم چمه امشب داشت سعی میکرد بچه رو بخوابونه که بیتابی میکرد نتونست رفتم تو اتاق دیدم اعصابش خورد شده
شوهرم من اینجوری نبود خوب بود صبور بود
چند وقت پیش هم یه دعوایی داشتیم که صبرش دیگه سرآمد ولی من عذرخواهی کردم و قرار شد جبران کنم و اونم به زور بخشید هنوز از دستم ناراحته
خیلی ناراحتم بنظرتون از من و زندگیش سرد شده؟ خودش میگه هیچی نمیدونم