خب براتون گفتم قضیه چی شد
بعد از اون ماجرا خودم احساس میکردم کار خوبی کردم اما خب یکم بهش وابسته شده بودم و یکم برام سخت بود
تصمیم دارم مثل روزای عادی دیگه زندگی کنم
میخوام همیشه مجرد بمونم
و اینکه مهاجرت کنم
و برای خودم مستقل ادامه بدم
فهمیدم من برای زندگی مشترک ساخته نشدم
و الان خیلی خوبم انگار یه روح از توی بدنم آزاد شده و یک روح آروم جاشو گرفته