پدرم در اومده یک ماه دارم خونه تکونی میکنم از صبح هم دارم تمیییز میکنم الان یه ربع چشام و بستم یه کم خوابم برد سریع پا شدم دیدم پسرم صداش نمیاد رفتم دیدم رژ لبی رو که دیروز خریده بودم کلشو مالیده به دیوار . اونم شب عید
اول سرتو بکوب به دیوار حرست خالی شه به بچه کاری نداشته باشی 😆😆😆😆
بعد برو با سیف یا اسکاجو ریکا بمال رو دیوار میره
آهای غمی که مثله یه بختک رو سینه من شده ای آواره از گلوی من دستاتو بردار، دستاتو بردار از گلوی من از گلوی من دستاتو بردار ، دستاتو بردار 💔 جای خالیت تو قلبم یه سوراخه عمیقه ،بابایی💔
عزیزم دروت میکنم بچه است دیگه عیب نداره.من خودم هفته پیش کارام تموم شد اومدم یکم دراز بکشم دیدم پسرم یه خودکار برداشته کل مبلارو خط خطی کرده مبلا هم رنگ روشن.یعنی از حرص فشارم رفته بود بالا😠😠
من شک ندارم یکی هست که تو خواب از ما کار میکشه! وگرنه این حجم از خستگی اول صبح غیر عادی😩😩😩😩