چطور باهاش برخورد میکنید ازین به بعد......مثلا خواهرتون یا برادرتون بهتون تهمت بزنه یا چیزی بگه دلتون بشکنه....مثلا داداشم خیلی رو مخمه از هرکسی تعریف میکنم میگه تو بهش حسودی میکنه ولی واقعیت اینطور نیست من اصلا حسادت ندارم فقط نصیحتش میکنم که کار کن تلاش کن مث اون دوستت ببین چه پیشرفتی میکنه بخدا قصدم اینع ب خودش بیاد اخه داداشم بیکاره .....شما بودین چه رفتاری باهاش داشتین دختر خاله م گفت دیگه نصیحتش نکن لیاقت نداره باهاشام سرد رفتار کن
داداشم بود قطع ارتباط کردم
نگو.آبجی بزرگه ی منم باهام تلفنی حرف میزنه.بعد پشت سرم میره به بقیه میگه حسودی میکنه.ولی من حسودی نمیکنم اصلا.
همیشه آدمهای سمی رو حتی خواهر برادرم باشن از دور و برم دور میکنم
شکست قطع ارتباط کردم اما دوباره برگشتم ولی بازم سردم داداشمه
اولا تو در جایگاهی نیستی که نصیحت کنی ثانیا لال نیستی که گلم هر چی گفت جوابشو بده
مادرمه کلا باهاش هم کلام نمیشم ،قهر نیستم ولی دوستم نیستم حرف خاصی نمیزنم باهاش صحبتم میکنه گوش نمیدم پا میشم میرم تو اتاقی جایی
فقطم سپردمش ب خدا،خدا اگر حقه جواب دل منم میگیره ازش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
