خیلی از این رفتار ناراحت میشم غروب بیرون بود با نوه ش خرید کرده بودن وقتی اومدن کلید نداشتن همسر منم رفته بود بیرون نوه ش اومد جلو در برا کلید گفتم خونه نیست الان برمیگرده مادرشوهرم نمیومد تو چون پسته اینا گرفته بود با اصرار اومد حیاط تا همسرم برگشت دو تا ساندویچ گرفته بود یکیشو دادم به نوه ش اون موقع اونم یکم از خوراکیاشو بهم داد ولی خب چه ارزشی داره اولش میخواست ازم قایمش کنه