سلام دوستان
اصولا اهل حرف زدن نیستم اما امشب واقعا دلم شکسته😔 دو سال پیش بود که شوهرم تولیدی کفش زد، هرچی داشتیم و نداشتیم و ریخت تو تولیدی و کلی بدهی و قرض، متاسفانه کارش نگرفت و هر ماه ضرر رو ضرر، همه طلاهامو و پس انداز نقدیمو دادم رفت، همش میگفتم درست میشه که نشد و بعد از جنگ شوهرم رسما بیکار شد، به هر دری زد برای کار نشد، تقریبا پونزده روز پیش بود یه شرکتی برای رانندگی رفت همه کاراشو کرد ، شرکت خوبی بود ولی سختگیر بودن، ازمایش ام ار ای میخواستن، وقتی جواب و برد گفتن سه تا دیسک تو کمرت داری و همه چی کنسل شد، تو اوج امیدواری همه چیو نابود شد، من همیشه به خدا توکل کردم میدونم روزی همه دست خداست اما امشب دیگه واقعا دلم شکست😢به هر دری زدیم نشد ، الان من موندم و دوتا بچه و شوهری که بدنش ناقصه و دیگه توانایی هرکاری نداره
فقط برام دعا کنید
ممنون از همه تون❤️