هیچوقت یادم نمیره چجوری دلمو شکوند چون شبیه مامانم نیستم بور و چشم رنگی نیستم همیشه مسخرم کرد تو هرجمعی منو کوبید گفت به خانواده بابات رفتی پرکلاغی شدی
نوه ش که بدنیا اومد چشماش طوسی بود برگشت جلوی همه به مامانم گفت باز خوبه فلانی به تو رفته چشماش رنگی شده بچه خودت که ازش آبی گرم نشد به باباش رفت ولی فلانی رو ببین چشماش طوسیه بچمون خارجیه اصلا بعدم قاه قاه خندید
اونروز واقعا دلم شکست
حالا نوه ش ۲ سالشه چشماش قهوه ای شده دقیقا رنگ چشمای من...اینم داره سکته میکنه هاااا
بدجنسیه ولی دلم میخواد زنگ بزنم بش بگم دیدی نوه ت به من رفت؟😂😂😂😂