عزیزم من برات ازته دل ک الان سرنمازم بود دعاکردم بهترینانصیبت بشه ک ایقدر زییا و واضح بزام وقت گذاشتی ونوشتی شماواقعاراس میگی ولی کاش شوهرمم باهام همکاری کنه ک کلامن اینارو بزارم کنار
چون ب حدی زخم خوردم ک تازگیاحملات عصبی بهم دست میدادمیگفتن پانیک اسمشه واقعاترسیدیم منوشوهرم الان بروی خودش نمیاره ولی قهریم باهمشون وارامش بین مابیشتر شده ولی چ فایده موقته بهشم گفتم بروخودت اشتی ۲ماهیه البته
من گ نمیام ولی میدونم سکوت کرده ک بعدامنوبکشونه بزورببره
من اگ سنم ۱۳سال ازش کمترنبود فک نمیکنم ایقد بهم زورگویی میکرد۲۶سالمه
برام دعاکن ب خاستم احترام بزاره