پول پس انداز کردم گفتم بذار از بقیه کمک بگیرم از شوهر خواهرم برادرم طلا بخرم گفت نه داداشم آشنا داره بعد ده روز با دعوای من امروز زنگ زده به داداشش اون گفته طلا فروشه دوشنبه هست بعد رفته بازار هر چی میگم بابا یه زنجیر بگیر اجراتش کمه بمن میگه نمیتونم الان اومده خونه سه ساعت تو اینستا چرخیدم تا با نحوه خرید و طلای آب شده و .. آشنا شدم من سرکار میرم درس بچه کار خونه و.. همش با منه شوهرم حقوقی هم نداره بازم میگم ایرادی نداره ولی وقتی میبینم حتی یه زحمت سرچ ساده در مورد طلا رو هم بخودش نمیده غم دلمو میگیره مگه من زن نیستم اون مرد دیگه همه چیو انداخته گردن من ، دارم از بین میرم
همین دیگه همش فکر دخل و خرجی به خودت بیا تو مسئول این چیزا نیستی اگر میخواهی کار کنی بکن اما قرار نیست خودتو بکشی همه مسئو لیت ها با تو باشه اونم بیکار
شوهر من حتی رانندگی نمی کنه گواهینامه نداره خودم همه کار می کنم من احساس می کنم همینکاراش باعث شده کم کم از دلم بره آخه مرد باید حامی زن باشه نه زن حامی مرد
عزیزم مبلغ پس اندازت چقدره؟ الان بخاطرخیلی موضوعات طلاهرثانیه بالامیره
لطفا اگرازپستی درتایپکی گذاشتم خوشتون اومدیادرتایپکی کمکتون کردم لطفابرای سلامتی وسربلندی وخوشبختی همسروبچه هام دعاکنید هوای یکدیگر را داشته باشیددل نشکنیدقضاوت نکنیدهنجارهای زندگی کسی را مسخره نکنیدبه غم کسی نخندیدبه راحتی از یکدیگر گذر نکنیدبه سادگیِ آب خوردنبر دیگری تهمت ناروا نبندیدبه حریم آبروی دیگریبدون اجازه وارد نشوید ...آدمها دنیا دو روز است !هوای دل یکدیگر را بیشتر داشته باشیم 💖