2777
2789

سلام دوستان 

فامیل های ما . 

یکیشون دختر ۱۸ سالش 

یکیشون پسر ۱۶ ساله 

و دختراو پسرای دیگه...

بعد ابن دختر و پسر با هم پسرخاله و دختر هستن .

پسره میاد سرشو میزاره رو پای دختر خالش و دختر خالش نازش میکنه و بعضی وقتا ماساژش میده و پسره چند بار دیدم دست میزنه به موهای دختره .

تازه گیر داده بود بشین رو پام ب دختره تو بیرون. اون میگفت نه .

باهم دیگه اصلا رل نیستن و همش میگن مثل خواهر برادریم‌هممون . 

 شبا هم همه جوونا میرن قلیون بکشن ، تو تراس ، چون مسافرتن . 

و اینکه خانواده هاشونم اوکین ‌

منم امروز برای بار اول رفتم بیرون باهاشون همشون با من اوکی بودن چون همه فامیلیم و خب منم خداییش حد فاصله رو خیلی رعایت میکنم و جز احترام ندیدم ازشون . 

حالا مامانم گیر داده دیگه نمیخواد با جوونا بری بیرون .

اومدیم مسافرت ماشینم نداریم ، باید بشینم تو خونه ...

من خودم با اینکه رفتم بیرون اومدم شبش نمازمو خوندم ، دعامو خوندم‌، چون شب شهادت امام هست نرفتم پیششون . 

اگه بخوام بابام اوکی میده . ولی مامانم گیر میده  و اینکه خداییش بیرون بودیم همشون نرمال بودن و حرفای بدی نمیزدن یا کار بدی نمیکردن

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نمیدونم من خودم روابطم رو با پسرخاله هام از سن بلوغ دیگه محدود کردیم ، قبلش خیلی صمیمی و نزدیک بودیم 

بهر حال نامحرمن 

اونا همش میگن تو عوض شدی و ما رو تحویل نمیگیری ولی من اینجوری یاد گرفتم 

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

بقیه خانواده ها رو نمی دونم ولی تو خانواده ما ارتباط خواهر و برادر هم این شکلی نیست

ما هم

داداش من بخواد بوسم کنه فرار میکنم میرم تو اتاق 😂🤭

خدای خوبم؛ این شعر بخشی از احساس تازه‌ی من نسبت به تو رو بیان میکنه:  " مرا هزار امید است و هر هزار تویی/شروع شادی و پایان انتظار  تویی  /بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت /چه بود غیر خزان ها اگر بهار تویی/دلم ز هر چه به غیر از تو بود خالی ماند / در این سرا تو بمان ای که  ماندگار تویی/شهاب زودگذر لحظه های بوالهوسی است /ستاره ای که بخندد به شام تار تویی /جهانیان همه گر تشنگان خون من اند/ چه باک زان همه دشمن چو دوست دار تویی /دلم صراحی لبریز آرزومندی است/ مرا  هزار امید است و هر هزار "تویی"شاعر:سیمین بهبهانی

تو سنی که هستن اصلا جالب نیست رفتارشون، حس جنسی مخصوصا پسرا تو این سن اونم، نمیدونم پدر مادراشون چرا ...

چیزی بگی باهات دعوا میکنن چون میگن اینا مثل خواهر برادرن. و خداییش هم کاری نمیکننا

نمیدونم ولی به نظرم ادمای خوبی هستن و روابط خوبی با فامیلشون دارن ، و حالا شاید ۲ تا شوخی زیادی بوده ولی در هر حال عین خواهر برادرن . و جز خوبی ازشون ندیدم . و جمع پاکی دارن 

احساس میکنم باید بیشتر روی خوب و بد زندگیم فکر کنم و تصمیم بگیرم ، چشم باز تر . 

نظرم اینه که هم زیاده رویه کمی‌، هم روابطشون خوبه و در کل سالمه ، باید به یک نقطه نظر برسم ، باید خودمو بیشتر بشناسم فارغ از گیر دادن های مادرم .

امیدوارم هرجا که هستن خوشبخت باشن و موفق ، من که دوستشون دارم . شایدم باعث رشد شخصیتی من بشن ♡

در کل هر کسی ازاده هرجور دوست داره باشه . و هرچیزی رو غلط و درستشو خود ادم و خانوادش تشخیص میدن .  من کی باشم که بگم درسته یا نه..

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز