سلام بچها لطفا قضاوت بیجا نکنید
میخوام باهاتون در مورد خاله ام صحبت کنم ، توی فامیل معروفه به چشمای شورش برای مثال یه ماشین گرفته بودیم اومد خونمون دید ، گفت مبارک باشه فرداش خراب شد ، یکی از فامیل خونه خریده بودن رفت خونشون شاید باورتون نشه اما فرداش خونشون اتیش گرفت و کلی از وسایلشون سوخت
اینا رو گفتم که بهم راه حل بدین برای چشم زخم از موقعی که کنکور قبول شدم کلی اتفاق های بد برام افتاده و حس میکنم زیر سر چشمای خالمه😔😔
وان یکاد بخون و ۴ قل همرات باشه
اسپند زیاد بریز
عزیزم صدقه بده هر ماه بعد منم همینجورم باورکن پدر وخواهرخودم چشم میزنن اگه یه چی بخرم باید پنهون کنم دوستشون دارم ولی همش میگم وام گرفتم قرض کردم فلان چیزو خریدم اگه نگم قطعا یه اتفاقی میفته. شوهرم میگه بگو نقد خریدم میگم نه بابا چشم میزنن چندماه پیش گوشت خریدم بعد خورشتی آبگوشتی و تقریبا یه کیلو هم داشتم چرخ میکردم بابام رسید فقط نگاهشان کرد باورکن از اون روز دگه نتونستم گوشت و مرغ بخرم وضعیت مالی مون خراب شد فقط اون برج باکالابرگ تونستم مرغ بخرم لایه بسته چرخ کرده که اینقدر بود میداد گاوتنها بود نوشته بود مخلوط بابام خودش میخره بازنشسته ش ولی کم کم تازه تازه میخره نمیدونستم برای یک ماه تا چهل روز هست 5نفرم هستیم خیلی نگاه میکرد
منم تو فامیل همه خیلی فضول و چشم شور هستند چند نفری واقعا برام ثابت شده هم خودم و مخصوصا مامان بابام رو خیلی چشم میزنن مخصوصا پدربزرگ و مامان بزرگ مامانم خیلی چششون شوره هر بار میریم خونه شون تا چند روز یکیمون مریض میشه آخرین بار خودم سه چهار روز الکی الکی مریض شدم که دیگه گفتم خونه شون نمیرم بابام هم چند بار بیمارستانی شد مامانم هم مریض شد😭😓😓😓
