2777
2789
عنوان

از شوهرم دورم امروز زنگ زده

184 بازدید | 10 پست

من به خاطر زایمانم اومدم یک شهر دیگه  تو این مدت که اینجا بودم از خانواده شوهرم نگفتن که بچت یا خودت کاری داشتی به ما بگو منم چون مادر شوهرم اینا رفتن مسافرت اصلا دیگه ندیدمشون  .حالا امروز شوهرم زنگ زده میگه که فردا حتما با زن داداشم قرار بزاری برید با بچه ها بیرون از اون طرف میگه شما این بچه رو اصلا روزی که اومدی بیرون تفریح نبردید در صورتی که هر روز بیرون بودم  و یا مرتب بچه های داداشم یا خواهرم میاومدن    

بگو عرضه داری پاشو بیا خودت ببر

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            

منظورش بچه اولته؟

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

امروز برای جاریم زنگ زدم که اگه شد بریم بیرون با بچه ها بعد شرایط جور نشد بعد اون بنده خدا میگه که اصلا این بچه رو بیرونم بردید شما منم گفتم اره یا مرتب بچه ها میان خیلی بدم اومد از طرز فکرشون  فک کردن من چ خانوادم این بچه رو اینجا تو خونه حبس کردیم حالا وقتی که خونه خودم بودم مگه باباش چقد این بچه رو بیرون میبرد یا براش وقت میذاشت  که الان اینا تازه نگران حال بچه  من شدن

امروز برای جاریم زنگ زدم که اگه شد بریم بیرون با بچه ها بعد شرایط جور نشد بعد اون بنده خدا میگه که ا ...

پس بگو حرف خانوادگی

من بودم زنگ میزدم همسرم

با خوش رویی بهش میگفتم از هرکسی انتظار داشتم به جز تو

چه طور نشستید تو خانوادت حرف منا زدید که همون حرفایی که تو زدی زن داداشتم به من زده

بعدم میگفتم مگه خودت برا بچه آپلو هوا کردی که حالا از من باردار توقع دارید عرضه داری بیا بچتا ببر بیرون

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            
میگه ما پشت سر تو حرف نزدیم اینا توهمات خودت هست

بگو از اینکه خرف ها تو و زندگی داداشت یکیه معلوم

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            

بعدم من میخوام اگر شرایط جور بشه سز کنم چون سر بچه اولم اذیت شدم الانم میگه من پول ندارم بدم بری واسه سزارین  اگه باهاش دعوا کنم میترسم بره خانواده ش بگه  ننش هم کلا منصرف کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

کار درکارخانه

marxieh | 19 ثانیه پیش

پودر ماش فیت

naghmeh_shab | 31 ثانیه پیش

🖤‌‌‌‌‌

_t | 56 ثانیه پیش
2791
2779
2792