شوهرم برنامه سفر چیده با مامانش اصلا دلم بارفتن نیست شماها باشید چیکارمیکنید ادم بدی نیست ولی وسواس شدید داره و حیلی چیزا براش مهم واهمیت میده ک برامن نیست ...درکل مادرشپهر بدی نیست البت تازمانی ک من هرچی گفتن بگم چشم
تحمل آدم وسواس خیلی سخته
حالا به چشم‌تجربه و تفاوت نگاه کن و برو دیگه
منم پیش اومده مثلا با هکار شوهرمو خانوادشون برنامه سفر چیده شد و با اینکه دلم اصلا به رفتن نبود ولی اعتراض نکردمو رفتم شد یه تجربه
فقط مهم این بود که راحت گرفتمو حرص نخوردم کلا
چون زن و شوهر خیلی خسیس و بی فرهنگ بودن ولی گذشت و شوهرمم خودش به بی فرهنگیشون کاملا پی برد
من راستش توی سفر هرجا اذیت بشم بدون اینکه خم به ابروم بیارم کاری که راحتترم انجام میدم، مثلا غذا بخوان بپزن میگم امروز برای ما نذارید من دوست دارم برم فلان جا، وقتی با ترش رویی نباشه کسی مشکل نداره
من خودم به شخصه بی نهایت آدم آن تایم و منظمی هستم
نظافت و نظم یکی از اولویت های مهم زندگیم هست
به اعضای خانوادم یاد دادم همگی همکاری میکنیم انجام می‌دیم
و آرامش داریم
اما اصلا با فرد وسواسی کنار نمیام خیلی رو مخن
اون افراد چشم و زبان و دستشون هر لحظه در حال نظارت و کنترل و انجام کاری هست آدم را دیوانه میکنند
اگر کنارت باشند و چیزی بخوری یا بشوری یا یپزی طوری نگاه میکنند و این حس را بهت القا میکنند که تو یک باکیته و چندشی
همون دیگه من شش سال با یه مادر شوهر وسواسی تو یه خونه زندگی کردم الان ریه هام حساس شده از بس می‌گفت وایتکس بزن و جرمگیر.باورت میشه دیوارهای خونه رو میشست یخچال و گاز رو میشست .الان خودش پاهاش پرانتزی شده و رماتیسم داره از بس تو اب بوده
قبول دارم سخته
من خودم با دوستم میرم مسافرت همه جوره خوبیم باهم اما اون خیلی شلخته و کثیف هست من اذیت میشم حالا با کثیفی آنقدر اذیت نمیشم که با شلخته بودن اذیت میشم
اما سفر با آدم وسواسی از آدم کثیف سختتره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
