نمیدونم چرا این خواب هارو میبینم و نمیدونم هدف اصلی از وجود این خواب ها چیه! حتی بعضی تاپیکای خواب من حذف میشن... اما از یاد من که نمیرن🙃
خواب دیدم میتونستم صدای حیوانات و گفتگوهاشونو بشنوم... توی خوابم داخل یه خونه قدیمی بودم
اونجا دو نفر بودن و دو حیوان دستشون بود... به من یکیشون که مرد بود و دیگری زن.... نزدیک شد و گفت نترس از هیچ چیزی در این دنیا... نگاه به مرد کردمو گفتم تو کی هستی 🙃 گفت من فرشته ام🙂.... من هنوزم بعداز چند شبه که گذشته نگاهشو از یادم نبردم🙂
حسی که بهش داشتم حس اعتماد و شجاعت بودقدش حدودا 2 متری بیشتر بود و لاغر اندام... چهره مهربانی داشت و تا حالا شبیهش رو ندیدم 🙂 گاهی دلم تنگ میشه برای اون دنیا.... دلم تنگ خوبی ها میشه... اینجا ما خیلی بدیم😔... احساس خستگی داره این دنیا