آشنایی مون طوری شد که هر دو از هم خوشمون اومد بعد ایشون پا جلو گذاشتن
همه شرایط طرف هم خوبه و من راضیم
ولی دیشب که اومده بودن خواستگاری و رفتیم توی اتاق که صحبت کنیم بهم گفت هر شرطی بزاری قبول میکنم فقط یک شرط منو قبول کن
پرسیدم چه شرطی گفت هنوز خانوادم نمیدونن بهشون نگفتم چون بعدا که تشکیل خانواده بدیم اونا دیگه تو زندگی ما نیستن ولی تو رو باید در جریان بزارم و بدونم موافقی
گفت من یک بچه ای رو از وقتی که تقریبا نوزاد بوده توی بهزیستی سرپرستی شو قبول کردم و گاهاً میرم بهش سر میزنم (منظورش از قبول کردن سرپرستی کمک هزینه مالی ماهانه بود)، گفت الان تقریبا 4 سالشه میرم میبینمش خیلی بهش انس گرفتم و میخوام قبل از اینکه کسی سرپرستی شو قبول کنه خودم اقدام کنم. گفت هر شرطی بزاری باهاش موافقت میکنم فقط همین یک شرط منو قبول کن
منم نمیدونستم چی بگم
از هم خوشمون میاد ولی رومون هنوز به روی هم اونقدر باز نیست برای همین کارشو تحسین کردم و گفتم این موضوع چیزی نیست که بخوام الان جوابی راجع بهش بدم و باید بیشتر فکر کنم
من واقعا نمیدونم چطور باید بی تجربه مسئولیت یک بچه رو قبول کنم. شما بودین قبول میکردین؟
از همه نظر راضیم. راجع به این موضوع راهنماییم کنین لطفا