چقدر خوب ،با دنیا ی خودش به صلح رسیده بود
خیلی نکته مهمیه
همه چیزو پذیرفته بود
تفاوت با ۷مادرش رو پذیرفته بود
مادرشم این تفاوتو پذیرفته بود
داد میزد که از کندر اومدم، قایم نمیکرد این حقیقتو
از لفظ پشت کوهی استفاده میکرد
کندر کجاست
ولی خانوادش خیلی کاریش نداشتن گذاشته بیاد تهران کار کنه و...
پذیرفته بود توو بازی مافیا خنگ و گیجه و میگفت بخاطر پولش رفتم
چقدر خوبه ادم به این پذیرشا تو زندگیش برسه
ماهایی که حتی نعروف نیستیم و تریبون هم نداریم
گاهی خودمونو دوس نداریم
نقاب میزنیم
نقش بازی میکنیم
اما دل و جرات صحرا تحسین برانگیز بود
خوشم اومد ازش..
تلاش کرد ،،، جسارت تنها زندگی کردنو،،، کارکردنو داشت و به چیزی که خواست رسید
ولی خب الزاما اینکه بگیم اون خوشبخته و زنای خانه دار بدبخت نیست
مجری الکی این همه میخندید اون شاید حرف با نمک میزد ولی اینقدر خنده دار نبود کلا واشقانی همینطوره یا عاشق یکی میشه هی ازش تعریف میکنه یا متنفر هی ازش بد میگه و میکوبونش تعادل نداره
۷مادر چیه؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
