مهمون اخر ماه

دیگه الان دور و زمونه ای نیست که همینطوری سرتو بندازی پایین بری خونه کسی،  خواهرم مشهد زندگی میکنه،  من میرم مشهد دو ساعت اگه برم خونه ش بشینم برگردیم،  انقد هم دوستش دارم که نگو 

اگه با شوهرم برم خونه میگیریم

آفرین به شعورت واقعا

ملت فک میکنن اونایی ک تو مشهد و شمال و تهرانن دیگ باید به بقیه شهرستانا مفتی سرویس بدن هتله مگ

ب بهونه دکتر 60 روز بمونن خونت تو تهران

به بهونه حرم بیان من نمیدونم اون چ زیارتیه مشهد جاای مجانی هم داره خیلی مشتاقن تو خود رواق بخوابن

شمالم ک هیچی دیگه...

من تهرانم،  بخدا واسه ی دکتر میومدن دو هفته میموندن،  بعضی ها تازه میومدن وقت میگیرفتن واسه ی یه هفته بعد،  بعد برو دکتر ازمایش بده بعد بدبختی 

هزینه ها سنگین دریغ از یه هل پوک که بیارن،  انقد خواهرم میگه بیا تو رو خدا بش میگم چون نمیام میگی اگه یه هفته ور دلت بوذم اینو نمیگفتی 

خیلی اذیت شدم سر همین مهمانا خیللی جوری که دیگه دوست نداشتم مامان خودم ببینم دوست داشتم تنها باشم سقف نگاه کنم،  خدا هزار دفعه لعنت شون کنه 

دقیقااااااااا میفهمم چی میگی

حالا من زیاد مهمون نداشتم خدایی اما چون شاغلم واقعا تفریح مورد علاقه اخر هفتم اینه ک دراز بکشت تو سکوت سقف ببینم اصن

فقط کسی باهام کار نداشته باشه

اره دقیقا کسی بهم کار نداشته باشه