سلام
بچها من یه اتفاق تلخ توی زندگیم افتاد که ازش چندین ساله میگذره ومن باگذشت این همه سال طبیعتا باید به شرایطم عادت کرده باشم
اما نمیدونم چمه دقیقا. مثلا یهو میشینم گریه میکنم یا بداخلاقم .ظرفیت اعصاب اصلا ندارم.
هررلححظههههه اراده کنم گریم میگیره
آخه به اون اتفاق دیگه فکرنمیکنم وعادت باید کرده باشم
پس مشکل از چیه؟
الانم کلی گریه کردم روی میز تحریرم🙂
خوشگلم تو ناخود آگاهت هست
حتی اگه یه اتفاقی کامل فراموش کرده باشی
گریه اگه سبکت میکنه انجام بده
اما اگه مشکلت جدیه برو پیش روانشناس
جسارتا چه اتفاقی
الهی بمیرم.میدونم که اتفاق تلخی بوده برات ، من خودم کوهی از اتفاقات تلخم.یکبار برای همیشه بشین و سوگواری کن و با خودت روراست باش و هرچی از اون ماجرا اذیتت میکنه بنویس روی کاغذ ،کم کم هر کدومش رو برای خودت حلاجی کن و از کاغذ خط بزن .به مرور زمان حل میشه.گاهی وقتها مجبوریم با گذشته خودمون خداحافظی کنیم
خدانکنه دوستم💔
واقعا تمام این راه هارو امتحان کردم اما خب موقت بوده اثرشون
من سعی کردم بپذیرم اما بدون دلیل گریم میگیره
وبدون دلیل ناراحتم
نمیدونم چیکارکنم دیگه خسته شدم
دلم مبخواست اگه پول داشتم میرفتم پیش مشاوررر..
راستش رو بخوای مشاور خوب پیدا کردنش سخته،بنظرم زندگیت رو تغییر بده ،شهر و یا مخل زندگیت رو عوض کن ،خودت رو مشغول کار خاص یا درس یا شغل و دغدغه جدید کن .ببین زندگی برای من و شما هیچوقت نمی ایسته،فرصتها رو از دست نده .به کارهایی که باید بپردازی بپرداز ،مطمئن باش زندگیت و حالت عالی میشه
اگه از طرف مقابلت مطمئنی که مناسبه و میخوادت و میتونی باهاش خوشبخت بشی ازدواج میتونه خیلی کمکت کنه،البته واقعا مطمئن شو ازش ،چون ازدواج خودش پروسه سنگینیه و صرفا بخاطر رهایی از شرایط نمیشه بهش پناه برد
