شب ها تو خواب همش یه موجوداتی اذیتم میکردبا جیغ پا میشدم که مامانم به دعانویسی که میومد خونه پدربزرگم گفته اونم طلسمی یا دعایی نوشته من بعد خواب های بد من که باعث میشد جیغ زنان از خواب پا بشم قطع شد اما جالب اینجاست رفتم خوابگاه تا یه ماه جیغ میزدم 😑😂 اصلا عادی نبود خواب هام همش وحشتناک اولین تجربه خوابگاهیمم نبود که بگم بخاطر دوری از خانوادس تا اینکه قرآن گذاشتم کنار قطع شد خلاصه بازم که برگشتم خونه متوجه شدم طلسم تو بالشم هست از مامان پرسیدم تعریف کرد برا چیه کنجکاو شدم الان از بالشم دراوردمش تا داخلش ببینم چی نوشته 😑هزار لا تا خورده بود چسب اولین را رو باز کردم انرژی بدی تو صورتم حس کردم بعد ترسیدم بستمش انگار سرم تحت فشار قرار گرفت انگار که کافیین زیاد خورده باشی 😑میخواستم بندازمش تو آب الان مردد شدم ....شما چنین تجربه ای داشتین؟یا اینکه نمیزاره خواب بد ببینم نگهش دارم