2777
2789

من  خودم رابطه نداشتم ولی یه خاطره خنده دار طعریف میکنم یه روز رفته بودم واسه شناسنامه عکس بگیرم عکس رو گرفتمو اومدم تو حیاط اونجا بعد خواهرم گیر داد تشنمه رفتیم آب بخوریم مادرتان بدهد به خواهرم گفتم اون خانومه رو نگا اونجاش قرمزه تیر خوره خواهرم گفت اعع گفتم ممنم میخوامبهش تیر بزنم گردنبند مرواریدمو رد اوردم زدم جای حساسش س//ینه هاش بد خانومه یه دستیبه سینه هاش کشید خواهرم گف آفرین اجی زدیش داره ازش بازم خون میاد خانومه خیلی آروم داش میومد جلو منو خواهرم دوپا داشتیم دوتا قرض کردیم فرار کرید قرار شد این ویش خودمون بمونه من گفتم  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای تنها نیستم پس حس کردم مشکل از درک منه

دادم به هوش مصنوعی بگه این چی گفت اینو تحویل داد بازم نمی فهمم چی میگه

من خودم رابطه (عاطفی یا جنسی) نداشتم، ولی یک خاطره خنده‌دار تعریف می‌کنم. یک روز رفته بودم برای شناسنامه عکس بگیرم، عکس رو گرفتم و آمدم تو حیاط. آنجا خواهرم گیر داد که تشنه‌ام است، رفتیم آب بخوریم. به خواهرم گفتم: «اون خانم رو نگاه کن، آن قسمتش قرمز شده، تیر خورده.» خواهرم گفت: «ای بابا!» گفتم: «من می‌خوام بهش تیر بزنم.» گردنبند مرواریدم را از گردنم رد کردم و زدم به جای حساسش (سینه‌هایش). خانم یک دستی به سینه‌هایش کشید. خواهرم گفت: «آفرین، آجی، زدی‌ش، داره ازش باز هم خون می‌آید.» خانم خیلی آروم داشت جلو می‌آمد. من و خواهرم دو پا داشتیم (یعنی دو پای خودمون)، دو تا قرض کردیم (یعنی فرار کردیم). قرار شد این موضوع بین خودمون بماند. من گفتم...

✝ Christian/ یهو ممکنه بمیرم هر آن .

دادم به هوش مصنوعی بگه این چی گفت اینو تحویل داد بازم نمی فهمم چی میگهمن خودم رابطه (عاطفی یا جنسی) ...

آن قسمتش تیر خورده واااای منم تیر خوردم پشت گوشی😂😂😂

☆You Have To Stay

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  10 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  9 ساعت پیش