من بایه نفر بودم ابجیم شوهرش خبر داشتن دوهفته باهم بودیم پسره خیلی خوب بود در حدی که من واسه اولین بار دلتنگ شدم واسه اولین برای دیدن یکی استرس گرفتم واسه اولین بار وابسته شدم در این حد خوب بودا سر ازدواج کات کردیم اون گفت که باید امسال ازدواج کنیم من گفتم اصلا ادم ازدواج نیستم این حرفا بعد بهم گفت که از این به بعد مثل یه برادر پشتتم هرجا گیر کردی فقط بهم زنگ بزن خودم پشتمم این حرفا بگم ابجیام میشناسنشا یعنی همه خانوادم میشناسنش ولی نمیدونن باهاش بودم الان گیر کردم یجا بنظرتون بهش پیام بدم؟؟ میدونم بهش پیام بدم صدرصد بهم کمک میکنه ولی میترسم یهو به شوهر ابجیم بگه میترسم نمیدونم چ کنم