سلام بچه هااااا
ما روز نهم فروردین انشالله می خوایم بریم سفر تا گیلان،اونم با خانواده همسرم،۲تا از برادر شوهرام و خانوماشون و خواهرشوهرم و شوهرش(البته بگم که خواهرشوهرم دوست منم هست)
مشکل من از اینجا شروع میشه که...
شوهرم نظامیه،مرخصیش رو واسه نیمه اول دادن یعنی۲۶اسفند تا۳فروردین
نشد مرخصیش رو با همکارش جا به جا کنه چون میگه من۱۲فروردین عروسیمه
پدرشوهرمم نمی تونه نیمه اول عید بیاد که بریم مسافرت چون محضرداره و کلا عید عقد زیاد داره و وضعش خوب میشه خلاصه
منم خیییلی هوس سفر اونم از نوع شمالش رو کردم چون خیلی وقته نرفتم😭😭
حالا مادرشوهرم و خواهرشوهرم میگن تو بیا با ما بریم همه ام هستن
این وسط باز یه مشکل دیگه هست که منو جاری وسطی و برادرشوهرم مشکل داریم و کلا قهریم
البته این جاریم با همه مشکل داره ها، نه تنها با من😒ولی من با بقیه خوبم...
به این دارم فکر میکنم که خب من اگه برم،خواهرشوهرم هرچند که باهم رفیق هستیم اما با شوهرشه،جاری دیگه ام۲تا بچه داره که خیلی هنر کنه اونارو جمع و جور کنه،با اون جاری دیگه هم که کلا مشکل دارم و ازش خوشم نمیاد
می مونه پدرشوهر و مادرشوهرم که اونام همسن و سال من که نیستن😐چی بگم باهاشون؟!
اگه مسافرت نرم شوهرم۲۴ساعت شیفته،۲۴ساعت هم خونه اس که باید بیاد استراحت کنه واسه روز بعد
حالا من نه دلم میاد شوهرمو تنها بذارم برم،نه از خیر این سفر بگذرم آخه آدمای خوش سفری هستن غیر اون دوتا که کاری باهاشون ندارم(البته بگم شوهرم میگه من با رفتنت مشکلی ندارم،نمیخوام تو بخاطر من از این سفر بمونی برو حال و هوات عوض بشه،
میگه ولی بازم خودت می دونی!!!)
مادرشوهرمم گفتم شاید تیکه پرونی کنه، گفت جرئت ندارن بخوان چیزی بهت بگن(هوامو دارن)
در ضمن شوهرم میگه دوتایی سفر رفتن خطرناکه
(شوهر من ضریب امنیتیش کلا بالاست) 😭😥
خلاصه شما بگین با این تفاسیر من چه کنم؟!!!😭😭