2777
2789

داداشم 37 سالشه سر سفره بودیم با خانواده‌ داشتند صحبت می‌کردند بعد بابام عصبانی شد گفت نره خر 37 سالته ولی هنوز بیکاری شغل نداری همش هم تو خونه ای

بعد داداشم ناراحت شد بغض کرد دستش جلوي دهنش گرفت از پله های خونه رفت بالا رفت تو اتاقش 


بعد من دلم سوخت رفتم جای اتاقش صداش میشندیم میگفت دیگه با هیچکدومتون حرف نمیزنم قهرم تا روز قیامت و...



بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وااا پدرت جلو جمع لازم نبود پسرو اینجوری خرد کنه

من ی مادرم ی زن که تمام دغدغه اش بچه اش امیدوارم هیچ پدرومادری امتحان نشه  الهم صل ال محمدوال محمد و عجل فرجهم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792