نوزادم یک ماهشه و من امروز دیکه از شدت خستکی گریه کردم. مادری تجربه ی سختیه برام ...کل زندکیم شده وقف بچه داری. نه تفریحی نه چیزی. خوابم به هم ریخته. گاهی اوقات وقت نمیکنم غذا بخورم.خونم شلخته میشه..بزور میرسم غذا بپزم اونم نههمه وعده ها.گاهی بچه شدیدا گریه میکنی نمیدونم مشکلش چیه و این بیشتر کلافم میکنه...خودم هنوز خونریزی دارم و کمی هم درد .خواستم ببینم شما هم این مشکلات رو داشتید؟ تا کی اینطوره؟ من واقعا زندگیم به هم ریخته...
کمکی نداری؟
الهییییی
شیر خودتو میری
بله
طبیعیه
دیگه هیچ چیز به حالت قبل برنمیگرده ولی خب یاد میگیری کم کم بتونی کنار بیای با شرایط جدید
پس شوهرت چکارس
واسش قندان چسبی بگیر راحت تر میخوابه و بچهی ارومی میشه
وای ترسیدمممم
خدا صبرت بده از چهلم ب بعد اوکی تر میشه نی نی تون
باید حداقل غذا از بیرون بیاد، خانم و آقا همکاری کنن، مامانبزرگا گاهی بچه رو نگه دارن تا استراحت کنی
مخصوصا دومی باشه
الان کنارم لالا کرده نینیم ۷ ماهشه
بله من افسردگی هم داشتم و بدترین روزهای زندگیم بود الان که دخترم ۹ سالشه دارم کیف دنیارو میکنم راحتم راااحت
بله مادری همینه ما هم همینطور بودیم و هنوز هم هستیم. البته بعد دو سه سال من یه کم راحت ترم
بله منم دقیقا تا چهارماهگی بچه م اینجوری بودم رفته رفته دیگه افتادم رو غلتک
والا چیزی ک نمیدونم ولی مشکلات الان تو آرزوی منه
لطفا هرکس دلش راضیه ب نیت باردار شدن سمیه صلوات بفرسته
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
7 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
8 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
