دوستان عزیزم سلام
من وقتی باردار بودم خیلی دوست داشتم در مورد زایمان طبیعی یه تجربه کامل بشنوم گفتم شاید خیلی ها مثل من دغدغه داشته باشن .
اینجا تجربه شخصی خودم رو مینویسم چیزی که برای من اتفاق افتاد ممکنه خیلی ها تجربه های بهتر داشته باشن
من بهمن ماه تویبیمارستان نجمیه تحت نظر دکتر منصوره رضوانی جویباری زایمان طبیعی داشتم دکتر دوران بارداریمم همین دکتر بودن. از صبر و انرژی مثبت و اخلاق سوادشون هرچی بگم کم گفتم .
من مامای همراه همداشتم(خود بیمارستان معرفی کرد)
من ام اس دارم و دکترم گفته بود بهتره طبیعی زایمان کنم بیهوشی و بی حسی برام خوب نیست
من از ساعت ۷ و نیم از طریق آمپول فشار وارد که وارد سرم میشه وارد پروسه زایمان شدم . از ساعت ۸ و نیم تا ۱۱ دردها قابل تحمل و مشابه درد پریود بود از ۱۱ تا ۲و چهل و پنج دقیقه دردهای خیلی شدید و و سخت شروع شد همزمان با درد باید روی توپ بالا پایین میشدم و میچرخیدم و نفس عمیق میکشیدم (خیلی سخت بود) ماما همراه مدام کمر و شکم منو ماساژ میداد حین پروسه زایمان خرما و مغزی جات میخوردم دکتر از طریق سوند ادرارم روتخلیه کرد این وسطا هم که معاینه دهانه رحم بود (خیلی بد و آزار دهنده بود) ماما همراه خیلی کمک بود بیشتر از نظر روحی . دکترم از ساعت ۹ بالای سرم بود . هی منو چک میکرد ضربان قلب جنین رو چک میکرد . ساعت ۱ ونیم دکتر کیسه آبو پاره کرد که دردها رو بیشتر میکرد . از ساعت یک ربع به ۳ گلاب به روی همگی من احساس مدفوع داشتم دکتر گفت بیا روی صندلی زایمان مجدد معاینه کرد و گفت دیگه باید زمانی که دردت شروع میشه زور بزنی . دوستان فاصله دردها اول پروسه زیاده و قابل تحمل اما چند ساعت آخر خی فاصله دردها کمتر و غیر قابل تحمل تر میشه من حتی بین دردها خوابم میبرد. یعنی تقریبا از حال میرفتم . همزمان با درد من زور میزدم و آروم آروم جنن به سمت بیرون حرکت میکرد. دیگه وقتی نزدیک بود سر نوزاد بیاد بیرون اون قیچی معروف به کار اومد و بریدگی ایجاد شد . از یک ربع به ۳ تا ۳و ربع پروسه زور زدن طول کشید و نوزاد من به دنیا اومد و تمام دردها تموم شد
اما.....
پروسه بخیه زدن بدون استفاده از بی حسی شروع شد (۶ تا) این آیتم همواقعا منو عذاب داد .
بعد از زایمان هم تقریبا تا ۱ ماه هر جا میخواستم بشینم از بالش هموروئید استفاده میکردم و هر روز نصف شیشه کرچک میخوردم که برای دفع اذیت نشم وبخیه ها باز نشه
بعد از هر بار حمام و استفاده از سرویس باید با بتادین خودمو میشستم و با سشوار خشک میکردم.
دوستان این مراحل برای من خیلی عذاب آور و سخت بود تجربه نوع دیگری از زایمان طبیعی رو ندارم گفتم با شما اشتراک بذارمکه قبلش حتما تمام روشها رو بررسی کنین و تجربه هارو استفاده کنین تا مثل من انقدر عذاب نکشین