2777
2789

ما دوران عقدیم یساله برام هیچ مراسمی نگرفتن ن عقدکنون ن عیدی فقط ی عقد ساده تو محضر خودمون بودیم

سر عیدی آوردن خونواده هامون بحث کردن هردوطرف مقصر بودن اونا گفتن ما فلانجور میاریم مامانم عصبی شد هردو طرف دعوا افتادن خلاصه

مامان باباش گفتن اره نمخواین تموم کنیم فک کردن ما می‌ترسیم مثلا😐بابای منم گف خب بکنین برا دختر من پسرای بهتری هست

یا باباش بهم گف اگ پسرم میخوای باید بدون مراسم و اینا بیای منم اصن حرفش و تحویل نگرفتم 

بعد شوهرم اذیت میکردن میگفتن جداشو شوهرم حالش بد شد بستری شده بود گفته بود مخوامش و این حرفا

کلیییی اتفاق افتاد 

الان ۶ ماه میگذره من ن رفتم خونشون ن زنگی ن چیزی 

با شوهرم میریم مشاوره (مخواستم جداشم خودش گف بریم مشاوره همه چیز درست کنیم)

شوهرم بعد ۶ ماه امروز اومد خونمون و با بابامم چند وقته تلفنی حرف میزنه ( آخه بابام گقته بود دخترم طلاق بده ازش ناراحت یود و اینکه مامانمم حرف بد بهش زده بود )

الانم میگه من اومدم توم زنگ بزن توم بیا 

من اصن دلم صاف نمیشه کلی بی احترامی کردن بهم

مساله شما خیلی پیچیده ی. من نمیتونم چیزی بگم. از مشاوری که از وضعیت ارتباطتون مطلعه کمک بگیر

من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدان‌یا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کاش جدا شی

ببخش اینقدر رک میگم 

خانواده خیلی مهمه تو عقد این همه بی احترامی شده همه ش میشه عقده و کینه

شاید شوهرت الان دوستت داشته باشه ولی چندوقت دیگه به هیچ عنوان خانوادشو به خاطر تو کنار نمیذاره

الان هم دختری هم جهیزیه نخریدی که هزینه کنی هم میتونی اسم طرف رو از شناسنامه ت در بیاری 

اشتباه نکن 

مشخصه خانوادش نمی‌ذارن شوهرت برات خرج کنه بهت ارزش و احترام بده

خداروشکر که پدرت هم پشتته 

برو جداشو درس بخون زندگی بهتر درست کن 

این زندگی درست نمیشه

یا خانواده شوهر باید بیان عذرخواهی

یا شوهرت قید خانواده بزنه که شدنی نیس

بهتره حدا بشی

اگه خودت بری با زنگ بزنی فقط خودت بدبخت کردی تا اخر زندگی تون جنگ و دعوا و دخالته

اگر میتونی از این خواستشون بگذری از خیلی چیزهای دیگه هم باید تو زندگی بگذری یعنی باید خودت آماده کنی اگر میتونی بسم الله .اره برو خونشون و با سیاست باهاشون رفتار کن و دیگه شمشیر از رو نبند 

اما اگه میبینی از آرزوهات و خواسته هات سخت بگذری نرو و تمومش کن چون بعدا سخت میشه جدایی 

مگه نمی‌خوای جدا بشید؟کاش اگر قصدشو داری خودتو درگیر نکنی.قول و قرار بینتون با داماد چیه ؟قراره برگر ...

نه قرار نیست جداشیم همو دوس داریم میخوایم خونواده هامون خوب شن مراسم بگیریم

وقتی ازدواج میکنید یعنی بزرگ شدین وقتی هم بزرگ شده باشید ، نباید اجازه بدین خانواده دخالت کنن تو رابطتون .

چرا اجازه میدید سر چارتا وسیله و عیدی و این حرفا روی خانواده هاتون ، تو روی هم باز بشه؟؟

خدایا شکرت .... من به همین دلخوشی های کوچیکم قانعم ... برام حفظشون کن

کاش جدا شیببخش اینقدر رک میگم خانواده خیلی مهمه تو عقد این همه بی احترامی شده همه ش میشه عقده و کینه ...

خیلی تو فکرش بودم شوهرم میگه بدبختم نکن یا میگه درستش میکنیم حتی ب این بهونه ک اجازه دخالت میده خواستم جداشم گف میریم مشاوره هردو خوب میشم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792