؟؟؟میترسم از این که خواستگار بی خونه رو انتخاب کنم نتونم توی اجاره نشینی دوم بیارم از طرفی هم میترسم اون یکی رو انتخاب کنم و هیچ وقت به دلم نشینه دارم دیوانه میشم اینقدر که فکر کردم بخدا چند ماهه دارم فکر میکنم اینقدر فکر کردم مغزم داره دود میکنه شما بگین چکار کنم😭😭😭😭😭
بی خونه بهتره چون بالاخره اگ هر دوتون بخاید و کنار هم کار کنید تهش چندین سال دیگه میتونید ی خونه بسازید یا ی کوچولو بخرید ولی حال دلت مهمه ک خوشه باهاش
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "
اولی نظامی هست دومی کار آزاد اولی سنش بهم نزدیک تره دومی یکم اختلاف سنی داریم اولی چهرش بهتره دومی م ...
شوهرمن نظامیه قیافشم خوبه چشم رنگی بینی باریک سفید و...ولی خونه نداره بعداز گذشت ۱۰ سال زندگی و حقوقمون واقعا کمه و اینا برامون شده معضل و باهم بحث میکنیم