هیچ وقت اینقدر کینه نفرت از کسی نداشتم تاحدی که دلم بخاد مرگش ببینم با چشام
اینقدر خواهرم عذابمون داده تو زندگی زندگی رو زهرمارمون کرده با ابرومون بازی کرده روحیمون داغون و له کرده که هرلحظه هرثانیه از خدا میخام نباشه
کل خانوادمون میگن پس این کی میمیره ما راحت شیم از دست گوه کاریاش خیلی خیلی عقده ایی هس خونمون کرده تو شیشه خود به خود بدون هیچی میپره به همه ارامش میگیره ازمون