حیف پیامام حذف کردم وگرنه خودشو میفرستم
.
.
مثلا با مامانم حرفم شده بود
خواهرم برداشت گفت حق نداری به مامان بی احترامی کنی منم گفتم به تو ربطی نداره تو دعوایی که از اولش نبودی دخالت نکن وقتی چیزی رو نمیدونی ، گفت بشین سرجات میزنم تو گوشت ، منم گفتم حداقلش من جلوی بقیه احترام مامان بابامو دارم تو چی که فلانی ( عروسمون ) میاد اینجا ، چون ماشین به نامشه از مامان خوشش نمیاد به مامان تعارف نمیزنه و به داداش گفته حق نداری سوار ماشینم کنیش ، بعد تو رو یه تعارف میکنه باند میشی بری باهاش بستنی بخوری ، تویی که احترام نمیذاری نه من ، بعدشم گفت به تو ربطی نداره ، تو برو زندگی خودت درست کن ، منم گفتم یکی بگه خودش با شوهرش مشکل نداشته باشه و شوهرش لنگه شوهر من نباشه دیگه چیزی نگفت رفت
ولی مامانم طرف اونو گرفته و میگه من بدم و بد حرف میزنم و من مشکل دارم و من حساسم و فلان