خسته شدم از بی برقی

اسم_ندارم_بتوچه_اخه

عضویت: 1398/09/25

تعداد پست: 3549

اگه تونستی یک مهتابی شارژی بخر

زیاد نور نداره اما بازم بد نیست

نباید بیام سایتت بیرونم کنیدددد 

1404/05/24

|

08:31

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

سروین4

عضویت: 1395/10/28

تعداد پست: 76782

برا شما که خوبه 

برا ما شب میره

خیال بافیَت بد نیست...خیال کن که خواهی رفت،،،همین که رفتیو مُردَم ،،،تلاش کن که برگردی و در کمالِ خونسردی مرا به خاک بسپاری

1404/05/24

|

08:31

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

خانومـاقامحمدم

عضویت: 1403/09/11

تعداد پست: 1267

گوشی بزن شارژ ک حداقل اونموقع سرگرمی داشته باشی

1404/05/24

|

08:31

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

tohgizi

عضویت: 1400/05/12

تعداد پست: 11614

برا ما ظهرا میره ک اسی اوج گرما البته فقط ۲ ساعت 

یا ۱۰تا ۱۲

یا ۱۲ تا ۲ 

یا ۲ تا۴ 

یا ۴تا۶ .الان توی نوبت ۴تا۶ هستیم 

میخوام از احسان براتون بنویسم... آخ احسان فدای اون چشای عسلیت بشم😍دیگه تو نینی سایت معروف شدی کاربرا ازم میخان امضامو کامل کنم 😌🤣

1404/05/24

|

08:32

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

mohsen_happaar

عضویت: 1404/05/15

تعداد پست: 791

محله ما تو شیراز 3 تا از کوچه هاش تا حالا اصلا برق نرفته یکیش هم کوچه ما هست هیچوقت برق نمیره فکر کنم از دستشون در رفته 

به سلامتی سه لاشی  قاضی، متهم، ناشی                      به سلامتی سه دلبر    مادرم، پدرم، عشقم                      به سلامتی سه کس  ناموس، رفیق، وطن                      به سلامتی سه همراه  رفیقم، گوشیم. پیکم                     به سلامتی سه مکان   خونم، قبرم، قلبش🥂🥂🥂

1404/05/24

|

08:40

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

arezo_azi

عضویت: 1403/05/22

تعداد پست: 3964

میشه لطفا درخواستمو قبول کنی خواهش میکنم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم 

1404/05/24

|

10:08

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب