سلام سلام
کلا این تاپیک بیشتر برای انگیزه دادن به خودمه
بزن که برییییم
راستش من کلییی برنامه برای تیر داشتم ولی متأسفانه بحثِ جنگو عقب افتادن کنکور دانش آموزام و فشااار روانی وحشتناک تیزهوشان خواهرم پوستی ازم کند که جدی جدی دوباره درگیر افکار خودکشی بودم و سگ سیاه افسردگی جوری گاز گازیم کرده بود ک به بدبختی اون دوران گذشت ولی گذشت دیگههه
سوال: تعطیلات برکه چگونه گذشت...؟
قدم اول : رژیییم
۲۸ تیر از دکتر تغذیه نوبت گرفتم و یه برنامه غذایی توپ گرفتم و بلاخره بعد تلاش های بسیااار من روزانه ۱۶ ساعت فستینگم😁
قدم دوم : ورزش
خاله جان من رییس بانک هستن و باید ۵ونیم صبح سرکار باشن ، سر همین قضیه پیاده روی و گاهاً دوچرخه سواریِ یک ساعته ما به ساعت ۴ صبح منتقل شد و باید بگم ورزش کردن با سگای ولگرد بیابون ، اونم دوتا دختر تنهاا خیلییی تجربه هیجان انگیزیه😂😌
از طلوع آفتابم که نگم براااتون اصلا عااالی
خلاصه که پیشنهاد میشه دوستااان
قدم سوم: اصلاح صورت بعد ساالها😂
خیلی سخت گذشتتت نبودی ببینی چقدر بددد گذشتتت
همش جووووش شد و دهنمم سرویس شد ولی خوشِل موشِل شدم😂
قدم چهارم: ادای نذر
من برای بچه های راهنمایی دبیرستان کلاس خطاطی و تقویتی رایگاان گذاشتم و باید بگمم خیلییی حال و هوای خوبی داره یکی از دانش اموزام ۱۱ سالشه و نمیدونید که من چقددد دوسش دارم
قدم پنجم: زبااان
اولین اقدامم دو تومن پول کتاب دادن بود😏
فعلاا دارم رمانِ کتاب دزد رو ترجمه میکنم و لغات آیلتس و انگلیش کَفِی ( پادکست آیلتس) کاار میکنم و نمی دونید گوش دادن پادکست انگلیسی اونم وسط پیاده روی چقدر فااز میده
قدم ششم : انجمن اسلامی
من حتی یدونه دوست صمیمی نداشتم ، همه در حد رفع و رجوع کارام دورم بودن
من نسبت به اتحادیه انجمن اسلامی استانم یه سری انتقاد سنگین داشتم و رفتم باهاشون دعوا کنم که با یه استاااد خفن اشنا شدم و تاداا
من ازون به بعد هر روز اونجا پَلاسم😂
از طرفی کلا ما بچه مذهبیا عاشق کتاب خوندن و دانستنی های سیاسی و دینی هستیم و یه سری مسائل واقعااا بدون استاد فهمشون سخته ، مثل فلسفه بوعلی سینا
منم کلا ۶ ساله مذهبی شدم خیلی باگ دارم و به شدت دنبال استاد بودم
اولین استاد من اقای پناهیان بودن که اصلاا راضی نبودم
بعد از ایشون، دوسال شاگردیِ سید علی لواسانی رو کردم که استادِ شهید طهرانی مقدم پدر موشکی ایران بودن که جزو بهترین سالهای عمرمه ، ولی ایشون پارسال فوت کردن
من دوباره دنبال استاد بودم که بلاخره استاد جدیدم رو ۵ تیر پیدا کردم و با استاد مسعود عالی و اون استادِ خانم انجمن اسلامی که مهندسم هستن و دعوای منو به رفاقت تبدیل کردن و اسمشونو نمیتونم بگم کلییی دارم کیف میکنم
کتابی که الان دارم میخونم و بهم معرفی کرد، طرح کلی اندیشه اسلامی بر اساس قرانه که تفسیر قرانه و خیلییی خفنه یه بچه ۹ ساله هم میتونه متوجهش بشه بسکه متنش روانه خیلییی باحاله و کلییی نکته جالب توش هست
خلاصه که پای من به اونجا باز شده و نتیجه بودنم تو انجمن شد یه کافه خوشگله که اولین انجمن کتابخوانی اتحادیه رو اونجا به کمک خفن ترینا افتتاح کردیم به اضافه کلی حرفای خفن و چیزای خوشمزه و نمیدونید سر و کله زدن با بچه هااا چقدر خفنهه
امروز هم باهم ساعت ۵ و ۴۵ دقیقه صبح قرار کوهنوردی داریم و من هنوووز بیدارمم😁😂
تاداا من کلییی دوست خفن پیدا کردممم
بقیش باشه برای عصرر باید بخوابممم
