چند وقت پیش برای انجام کاری سه روز با همسرم رفتیم تهران و ۳ شب رفتیم یه هتل تو غرب تهران، که از اینترنت پیداش کردیم از بیرون تابلو نداشت، هتل آپارتمان بود که هر واحدش حدودا صد متری و شیک، و جالب اینجاست که تو پارکینگ فقط ماشین ما بود که پلاک شهرستان بود و بقیه ماشین ها هر شب و هر روز پلاک تهران بودن، که هتل ساعتی هم اجاره داده میشد. خیلی ناراحت شدم 😔😔😔
کاربر اقام اهای ملتهر دقیقه به اندازه یک ساعت می گذردهر ساعت به اندازه یک روزهر روز به اندازه ابداما من به اندازه ابد و یک روز برای تو منتظر خواهم ماند😔😪😔مجازی ثابت کرد، میشه کسیو ندید ولی دلتنگش شُد😔🙋♂️خدایا شکرت بابت همه چی ک بزرگترین نعمت رو بهم دادی همینک تنم سالمه خدایا شکرت...تا فهمید خریدار واقعی ام گرون شدکسی که واسه بقیه مفت نمی ارزید 💔💔💔:)جدیدا جواب خوبی بدیهنه فورا ولی حتما :)اگ میخوای آرامش رو از خـودت بگیری دلبســته آدمـای بی لیاقت شـو!!!از هيچ كس هيچ چيزی بعيد نيست، حتی همونی كه الان از ذهنت گذشت :)برای هرکی هم سفره ی دلمونو باز کردیمهم خودش خورد هم واسه بعضیا برد :
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی