2777
2789

من با خانواده شوهر تو ی ساختمونم شوهرم هرروز اونحاست هر حرفی باشه با حزئیات میره برا مادرش میگه

بخدا از ترس اینکه خانوادشو نیاره دنبالمون نمیگم بریم مسافرت

دیروز هی ب مادرش میگفت ب زورم سده میبرمتون فلان جا

بخدا پدرمادرشوهرم از ما بهتر تفریح میکنن

چون تو ی ساختمونیم شوهرم کمی دیر میاد هی بهش زنگ میزنه کجایی چرا نیومدی انگار همون بچه قبله

میگم ماادرت چرا اینجوزیه میگه خب نگرانه ولی اخه نگرانیم حدی داره ب این دلایل باشوهرم سردم بچه ننه تمام عیاره دلسرد شدم ازش

هر چقدر بیشتر سرد باشی اون بیشتر میره سمت خانوادش تو باید سیاست به خرج بدی یا انقدر خونه براش آرامش ...

انقدر از نارحتیام گفتم و طرف خانوادش گرفت خسته شدم 

انقدر گفتم فلان چیز وااقعا نارحتم میکنه و اهمیت نداد خسته شدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

انقدر از نارحتیام گفتم و طرف خانوادش گرفت خسته شدم انقدر گفتم فلان چیز وااقعا نارحتم میکنه و اهمیت ن ...

خب هزار بار گفتی و نشنیده بسه 

یا برو خونه مادر شوهر باش هرروز هروز نهار شام هم نیا خونه خودت و انقدر برو تا خودشونم خسته بشن 

یا بشین و فکر کن و یع برنامه برا خودت بچین مثلا اگر بچه داری سعی کن سرگرمشون کنی برنامه و تفریح داشته باشین تو خونه که اونم جذب بشه   بالاخره یه راهی پیدا کن بسته به شرایط 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792