فقط چندتا دوست پایه بود تنهایی اذیت مبکرد ولی خوبیاش بیشتر بود فامیل انقد عذاب داد و خواهرم تهمت زد تا برگشتم پیش خانواده همه سرمایم رفت بعد ازدواج کردم که هر روز یک داستان خانواده شوهر ودخترشوهر داشتن الان به شوهرم گفتم ازدواج هیچی بهم اضافه نکرد ی خورده امنیت مالی فقط
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
امروز کامل به دعوا گذشت دیگه دم غروب زنگ زد رفیقش استاد مشاوره است تو دانشگاه اومد حرف زدیم هم دوتایی هم تکی ببینم عوض میشه البته به شوخی گفت خواهرشوهرت حسادت میکنه اخه صد برابر ما ثروت داره بچه عروس داماد شوهر خوب زندگی داغون من چی داره مگه
خب بعد مشاوره چیشد؟ خواهر شوهرت کلا مشکل داره بهش بها نده بعضی وقتا یسریارو میبینی که مریضن و از روی ...
فقط گوش داد دوتایی هم حرف زدیم شوهرم گفت درست میگه حق داره ولی من نمیخام دخالت کنم بین زنم و خواهرم بهش گفتم پس حرف بارشون میکنم یا جواب میدم تو چرا قیافه میگیری دیگه مشاور گفت تذکر جدی بده اگر اهمیت نداد قطع رابطه
فقط گوش داد دوتایی هم حرف زدیم شوهرم گفت درست میگه حق داره ولی من نمیخام دخالت کنم بین زنم و خواهرم ...
فکر میکنم به حرف مشاور گوش بدی بهترین راهه با توجه به اینکه با شوهرتم حرف زده و شناخت بیشتری ازت داره طبق حرفاش پیش برو ولی باید برخورد کنی با خواهر شوهرت ولی پخته عمل کن حتما
وقتی تنهایید با شوهرتم حرف بزن بهش بگو البته من باشمااا
حرفامو وقتی نیست میزنم و وقتی جسور شد جلو شوهرم من خودم هیچی نمیگم عمدا تا شوهرم منت سرش بیاد بعد میگمببین خواهرت اینطوری گفت ولی من بخاطر تو هیچی نگفتم ولی وقتی نیستش حرفمم میزنم