میشه بیاید تاپیک آخرم؟لطفا لطفا💔🥹
مردد بودم چون پسرم خیلی شیطون بود. الان باردارم. همسرم اصرار داشت و دوست داشتـ. چون مرد خوب و با اخلاقی قبول کردم. و فاصله سنی بچها 5سال میشه.
دوتا پسر بفاصله چهارسال دارم
راضیم
ولی اگر الان میخواستم بیارم منصرف میشدم ببینم تکلیف این جنگ چیه
تو جنگ دربه در شیرخشک بودم
ولی خب دیگ بچم هشت ماهشه تا پنج ماه دیگ شیر خشک بخوره دیگ کمکم قطع میکنم
ن خانواده ها نزدیکن اما کمک نیستن
هرکی درگیر کارای خودشه و نمیشه از کسی انتظار داشت
همسرم خوبه خدارو شکر خانواده خودم و همسرم و جاریام هم بی نظیرن اما واقعا هر کدوم درگیری های خودشونو دارن
از اولم سعی کردم مسئولیت بچهامو خودم ب عهده بگیرم و سختیاشم با جون و دل میپذیرم چون پذیرفتم من مسئول اونام ن کس دیگه
ب نظرم وقتی از کسی انتظار نداشته باشی خیلی راحت تر کاراتو پیش میبری و برنامه ریزی میکنی برا خودت
نه عزیزم اینطور نیست
رفتار اشتباه والدینه که باعث حسادت بچه ها میشه
به یکی بیشتر توجه میکنن یا بیشتر تشویق میکنن یا یه بچه بیشتر دیده میشه و مورد تعریف تمجید قرار میگیره و....... که باعث حسادت بین یچه ها میشه
هیچ بچه ای با حس حسادت به دنیا نمیاد
یه عامل محیطیه که باعث میشه بچه دچارش بشه
فکرمیکنم بیشترین فاصله سنی رو توی این تاپیک بچه های من دارند.پونزده سال ونیم اختلاف دارند.
پشیمون نیستم،چون خیلی بهترازتک فرزندی هست.اما بااین اختلاف سن وبالارفتن سن خودم،واقعا برام خستگی واسترس داره.اگر به گذشته برمیگشتم زودتر فرزنددوم روبه دنیا می آوردم
واقعا درک نمیکنم الان تو این شرایط چرا انقد برای آوردن بچه مشتاقن منظورم بحث مالیش نیس اصلا وضعیتو ببینید ......
سه دور بند ناف دور گردنش بود
دیابت بارداری داشتم
24 ساعت تو زایشگاه بودم آمپول فشار زدن دردم شروع نشد 24 ساعت جیغ و داد بقیه رو نگاه میکردم
کیسه اب رو پاره کردن 4 ساعت درد مداوم داشتم بچه پایین نمیومد با وکیوم زایمان کرد ولی سزارین نکرد بعد از 6 سال هنوز مثل روز اول یادداوریش حالم رو بد میکنه 4 سال من هر روز گریه میکردم از فشارهای که بهم وارد شد
من ۲ تا دارم با اختلاف سنی ۵ سال
راضی هستم
بدم نمیومد سومی رو هم بیارم ولی توانم کمه و دست تنهام احساس میکنم شاید خیلی اذیت بشم
