2777
2789

سلام هر سال با خانوادم میرم کربلا بابام اونجا موکب دارن با دوستاش امسال متاهل هستم شوهرم مخالف بود برم اعتقاد نداره به کربلا و کلا ائمه برادرم امسال مریض شدبعد دیگه خانوادم نذر کردن حتما ببرنش خیلی دوست داشتم برم دیگه به زور رضایت داد رفتم از پری روز که برگشتم پاهام تاول زدن و عرق سوز شدم نمیتونم خوب راه برم بعد که دیدم دعوا و تیکه و مسخره که سیاه شدی داغون شدی گوه شدی و این حرفا براش پیرهن آوردم سوغاتی اصلا نگاش نکرد پرتش داد یه گوشه گفت از اینا نمیپوشم دیشبم حنا گذاشتم کف پام واسه تاول میگه بوی گوه گرفتی تو اتاق نخوابید جرات ندارم جلوش راه برم عصبی میشه میگه رفتی شل و پل شدی یه زیارت قبولی بم نگفت همش دعوا و بی محلی و تیکه نمی‌دونم چه مرگش هست ؟ خواستم چند روز برم خونه بابام تا خوب بشم اجازه نمیده 😭😭همش نفرینش میکنم که درکم نمیکنه 

یا رَبّی ،مَن لی غَیرُک؟❤️

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792