کدبانو ترین زحمت کش ترین خانمی که دید کی بود و چکار میکرد

به نام خدا 

خودم

بدون تعصب مامانم.فوق العادست

مامانم

دست پختش خیلی خوبه

خیاطی و آرایشگری بلده

بافتنی بلده،گلدوزی بلده

کارای فنی بلده

وقتی ما کوچیک بودیم میره گواهینامه میگیره با وجود چند تا بچه کوچیک

بعد درسش رو ادامه می‌ده

اول مامانم که همش نون تنوری می‌پزه و اش و حلیم می‌ره رب درست می‌کنه انواع ترشی  و خیارشوررو درست می‌کنه غذا هاشم که عالی آن بیرون هم کار می‌کنه  بعدش زن عموی مامانم که واقعا با سلیقه است و زیر زرنگ غذاهای مجلسی میپزه برا مهمان چند مدل انواع دسر و شربت و مربا ها و ترشی ها رو درست می‌کنه  خونه زندگیشم ک برق میزنه

مامانم اسمشو گذاشتم شیوا شف آنقدر که قشنگ آشپزی میکنه و خوشمزس غذاهاش

زحمت کش خاله م  باسلیقه تمام زندگیش برررق می‌زنه همیشه میدیم کارخونگی می‌کنه نون می پزه رشته درست میکرد قوتودرست میکرد می‌فروخت خیلی  قدیم ترا که قند خوردشده نبود فقط ازاون قند حبه ای ها که زود آب میشد بود قندخورد می‌کرده بسته بندی می‌کرده می‌بره مغازه ها مهمون داری میکرد تعداد بالا قبل اذان بیدارمیشه تاموقع خواب یه ریزکارمیکرد بعد چندسال الان ها فهمیدم شوهرش خرج زندگیشو نمی‌داده ازاین راه خرج خونه رو می‌داده دوتا بچه شو فرستاد دانشگاه شهردگه الان هم پسرش عاقد و دفتر ازدواج و طلاق داره  مرکزشهر بااینکه خونه شون شهرستان بود اومد درس خوند خواهرشم وکالت خوند ازدواج خوب کردن هردوتاشون هنوزم خالم باسلیقه ترین فرد فامیله