هروقت خواهرم و شوهرش و بچش میان خونمون شام و ناهار
مامانم میگه تو کم بردار که کم نیاد
همیشه هم کلییییی درس میکنه هم میخورن هم میبرن این وسط منم که یه دل سیر نمیخورم
زیاد هم ذرس میکنه ها فقد ترس اینو داره کم نیاد براشون نزاره ببرن
همیشه همیشه هم موقع غذای خوب اونا دعوتن واقن خسته شدم اعتراض میکنم میگه کجا نخوردی خیلی هم زیاد خوردی
ببرن؟!
خودشون برنج خونشون ندارن؟
این جدید بود دیگه
مامان تون باشه داماد رو دروایسی داره
قطعا دلش نمیاد شما گرسنه بخوابی، شما هم دخترشی اضافه نیستی
سلام دوست من حق داری ناراحت بشی اما یه بار نه همیشه بپذیر که خانوادت اینجورین
چی بگیم
بیخیال
فقط ذهنتو اشفته میکنی
هیچکسم بدادت نمیرسه نشو من
مامانم منم همینه خوواهرم اینااومدنی غذای خوب درست میکنه ناشکری نمیکنم ولی تنها نیستی به خودت اهمیت بده غذاتم کامل بخور بگو همینه ک هست میخداستی منو به دنیا نیاری حالا ک اوردی باید خرجمو بدی
وقتی میده ببرن
بازم نمیمونه برا شما
خب توام بکش بخور
میخواد جلو اونا بگه نخور
توام بگو گشنمه میخوام بخورم والا
اسی شما رحم نکن در حد ترکیدن بخور بزار هر چه میگه بگه مامانت
