2777
2789
عنوان

مادرشوهرم بهم گفت دیوونه ای

150 بازدید | 8 پست
امروز‌چنبار زنگ‌زد اومد دم‌در همیشه عادتشه میخواد بدونه خونم‌یا‌نه 

منم گریه کرده بودم‌سر مسئله ای نخواستم تو اون وضع ببینه درو باز نکردم 

شب بعد اومدن شوهرم اومد بالا‌

گف چرا باز نکردی نگران شدم که‌کجا رفته یعنی این😐😐😐نگفت ها نگران شدم که گازی چیزی گرفته 😐😐

گفتم شما‌نگران‌نشین من‌بمیرمم شب شوهرم‌میاد درو باز میکنه میفهمین 😒😒

گف دیوونه ای اینجوری میکنی؟؟؟

من هنگ کردم‌ که چرا شوهرم چیزی نگفت 

بعد گفتم سروصدای شما تو راه پله زیاده اذیت میشم میرم تو اتاق میخوابم 😒😒😒

گف ماا؟؟ما سروصدا نمی‌کنیم که🤨🤨

تموم شد رف به شوهرم گفتم از این به بعد هیچ انتظاری از من نداشته باش که در برابر کسی ازت دفاع کنم مادر من بهت‌میگف دیوونه ای خودتو جر‌میدادی که چرا اون حرفو زد

الانم باهاش قهرم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

حالاحتما ازدیدگاه همسرت مقصرهم تویی....زندگی نزدیک هم کلن دردسر داره دیگه

من همیشه توهرشرایط خداروشکر میکنم وهمیشه ازحسادت وحاشیه فراری هستم..خداروشکربابت هرچه داد وهرچه نداد که داده ها نعمت ونداد ها حکمت خداوندهستن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792