اینقدر کنار امام حسین حال دلم خوب بود
ک بهش گفتم من جز سعید الان ی دلیل دیگه برا زنده بودن دارم اونم شمایی
الانم قراره باز شهریور بریم زیارت دوره
اگ شد چندماه دیگه تولدمم باز برم
همش حسرت میخورم که چرا عراقی نیستم هرروز برم پابوسشون
ب ایلامیا حسودیم میشه که اینقدر ب نجف کربلا نزدیکن