مثلا همین جنگ
الان همه برگشتن به زندگی عادی یا حداقلی زیاد نمی‌ترسم من همچنان تو ترس و ناامنی ام
حتی میترسم برم سرکار چون یه شهر دیگس
انگار مغزم اینطوریه که بقیه امن جاشون ، هم و دارن ، ولی من حتی به خانوادم نگاه میکنم بیشتر احساس ترس و ناامنی میکنم
شاید کم حرف با همدیگه میزنید هی داری به جنگ فکر میکنی
Depression
منم خیلی میترسم خوابمم از ترس ریخته بهم
عزیزم ما ادما عمر مشخصی داریم حتی تعداد نفس هامون مشخصه تا اون روز نرسه امکان نداره چیزیمون بشه فرشته نگهبانمون حسابی مراقبه ولی اگرم اون روز برسه هرجای دنیا باشیم میمیریم
مرگ خیلی قشنگه اتفاقا داستان کسایی که تجربه مرگ موقت داشتن گوش کن ببین اکثرا از زیبایی ها میگن که چقدر بهشون خوش گذشته مرگ همون خوابه ما تو خواب هم کالبدمون جدا میشه و میره و دوباره میاد مرگ همینه اگرم به نظرم مرگ ترس داشته باشه ترس از اعمالمونه اونم یه خدا داریم مهربون
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
