2777
2789
عنوان

جون به لب شدم من

130 بازدید | 11 پست

امروز موقع صبحانه با عمم بودیم 

من مار پلاستیکی خریده بودم با مامانم و نامزدم گذاشتیم رو فرش 

وقتی این اومد دید ترسید جیغ زد فرار کرد بعدش حالش بد شد لکنت گرفت 

یکم گلاب اینا زدیم بهتر شد 

در صورتی که قبلاً چند بار ترسوندیمش اصلا اینطوری نشده بود فقط مسخره بازی در میاورد

عذاب وجدان گرفتم

کاربری دست دو نفره دوستان 😊❤️

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فاقد عقل

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792