2777
2789
عنوان

کیا خیلی به شوهرشون وابسته‌ان

299 بازدید | 16 پست

بچها من خیلی به شوهرم وابسته‌ام اصلا ب حدی که انگیزه‌ام حتی برای اینکه کارای خونه رو انجام بدم اونه (اصلااا ادم کاملی نیست فکر نکنید مثلا خیلی خوش اخلاقه یا خیییلی ادم کامل و بامحبتی و اینا هست) 

ولیییی نذاشتم بفهمه یعنی یه طوریه که الان ازش بپرسن خانمت چقدر دوستت داره میگه خیییلی کم😂یا میگه اصلا دوستم نداره😂

کیا مثل منن؟

واقعا با این وابستگیه روانم بهم ریخته مخصوووصا اینکه شوهرم اهل سفر مجردی هم هست حداقل دو سه ماهی یکبار با دوستاش میره و بنابر دلایلی من ترجیح میدم مجردی بره تا اینکه منم باهاش برم😂

کلا خوددرگیرم.....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منبا وجود همه کارهاش و خیانتشنتونستم ولش کنمدوست ندارم سر به تنش باشهولی بره هم انگار یه چیزی کمه

اخ دقیییقا درکت میکنم چی میگی....

وقتی هست یه چیزی زیادیه وقتی نیست یه چیزی کمه

منبا وجود همه کارهاش و خیانتشنتونستم ولش کنمدوست ندارم سر به تنش باشهولی بره هم انگار یه چیزی کمه

وای من مامانم اینقدر سرزنشم میکنه میگه هرکسی جای تو بود از این ادم بارها جدا شده بود تو چرا موندی

نمیتونم...

من تا پای طلاق هم رفتم نتونستم 

اصلا انگار یه خلأ بزرگ تو زندگیم ایجاد میشه

من خودم سعی میکنم با خودم و رفتارای شوهرم کنار بیام بخاطر همین وابستگیه ولی حرفای مامانم روانم و بهم میریزه....

من ب حرف کسی اهمیت نمیدم، کار خودم ادامه میدم

ببین چون حس میکنم اون کاری که انجام میدم حال دلمو خوب میکنه حالمو بهتر میکنه 

نمیدونم متوجه منظورم میشی یا نه ولی سعی میکنم اون کاری و انجام بدم که بهم انگیزه میده 

مامانم اصلا به بابام وابسته نیست همیشه سرزنش میکنه که تو مثل من نیستی چرا اینجوری هستی و....

ولی درک نمیکنه هرکسی یه شخصیتی داره این حرفا فقط حال منو خراب میکنه

حتی اگر مثلا به شوهرم یه عزیزم بگم بشنوه چپ چپ نگا میکنه ( میگه شوهرت لایق نیست چرا اینجوری حرف میزنی)

سلام . من قبلاً خیلی وابسته بودم.انگیزم برای غذا پختن و کارای خونه اون بود.وقتی بود خوشحال تر بودم. ...

درک میکنم منم به شدت قبل نیستم ولی هنوزم خیلی وابستم

ببین به حدی وابسته بودم که اگر مثلا قربون‌صدقه اون میرفتم خودم حالم خوب میشد خودم انرژی میگرفتم!!! 

و خب یه مدت حس کردم خیییلی زیاده‌رویه 

خیلی رو خودم کار کردم خیلیم اذیت شدم حقیقتش

ولی بازم بااین وجود زیاد وابستم الان نیستش حالم اصلا نرمال نیست

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792