رفته بودم کلاس کامپیوتر یه دختره ای بود میگفت از خونه پدر شوهرم میام گفتم مگه ازدواج کردی گف اره ۱۶ سالش بود یعنی ریدم به خودم. چقد دلم براش سوخت و چقد با دلم گفتم چه پدر مادر عقب مونده ای داشته که کودک همسر کرده بچشو.گفتم درستو ادامه میدی گف اره ولی شوهرم گفته اگه دانشگاه جایه دیگه ای قبول شم نمیزاره برم آخه چیه این کارا چرا پدر مادر بچه میارن که بخوان بخاطر نون خور کم کردن بچرو بدبخت کنن؟