پسر کوچیکم۹ سالشه
دیشب خونه مادرشوهرم بودیم،جاریم اینا هم بودن
تو مغازه ی شوهرم یه اسباب بازی جا مونده بود برا مشتریا بود شوهرم آورد گفت بنظرم جالب بود آوردم بچه ها بازی کنن چیز خاصی هم نبود فقط جالب بود پسر جاریم سه سال و نیمشه
شوهرم آورد که مثلا اونجا بچه ها بازی کنن
رفتن اتاق لامپ رو خاموش کردن چراغ اسباب بازیو روشن کردن پسرش نگاه کرد یکم
دیگه من رفتم حیاط و اومدم دیدم پسرم نشسته تو اشپزخونه گریه میکنه یواش
گفتم چی شده،پسرم گفت به زن عمو گفتم بده نگاهش کنم اونو ولی نداد گفت دیگه گذاشتمش تو ساک فلانی(بچش)
شمابودین واکنشتون چی بود
بازم میگم چیز خاصی نبود ولی جالب بود